دوست خوب بزرگترین نعمته

دارم به خیلی چیزها فکر می کنم جدایی یا جدا نشدن! مساله اینست...

وقتی فکر می کنم که اگه جدا بشم دیگه کسی نیست که هی بهم بگه بیا جدا بشیم از خوشی بال در می آرم...

وقتی که فکر می کنم چقدر زندگیم راحت تر میشه بازم همینطور...

ولی وقتی به روزهای خوشمون فکر می کنم غصم می گیره!!!

+ یه عالم حرف نگفته دیگه!!!

لبخند الکی و واقعی

در لبخند الکی گوشه چشم چین نمی خورد!!

گرفتار

اینقدر اینجا تلگرافی می نویسم که فکرکنم اگرخودم هم ۱ سال دیگه بیام بخوانم نفهمم قضیه چی بوده!!

این روزها حسابی گرفتارم!

مهمون از ایران دارم که بسیار عزیزه برام ولی وقت ندارم باهاش خوش بگذرونم!

باید رزومه درست کنم که سخت ترین کار دنیاست!!

مدام با همسرم سر نگه داشتن سگ نازنینم دعوا داریم! قبل از ازدواج شرط گذاشته بودم که من سگ می خوام ولی حالا هر روز میگه سگ رو بدیم بره! ...

خلاصه روهم رفته خوش نمیگذره!

در ضمن در این مدت من ۱۱ پوند کم کردم! الان ۱۳۹ پونده وزنم ... هوراااااا

my life is full of shit

my life is full of shit!

یکی اذ کسانی که ازش متنفرم داره می آد پیشم!....من اصلآ شانس ندارم!!!آخه چرا آدمهای عوضی اینقدر شانس دارن؟؟؟

ای بابا...

از دست زبون خودم نمی دونم چی کار کنم!! آخه آدم به شوهرش می گه : رفتی کنار ساحل تحریک شدی حالا می خوای با من ...

هر چقدر هم که این حرف درست باشه گفتنش اشتباه محضه!!! آخه آدم یه کم سیاست هم داشته باشه بد نیستا!!! حالا آقا قهر هم کردن!!!من که فکر نکنم آشتی کنم اون هم فکر نکنم آشتی کنه و در نتیجه فکر نکنم آشتی کنیم ... آخ که من چقدر نادونم ......